اوایل مرداد امسال زن میانسالی به کلانتری 104 عباس آباد رفت تا از رمالی که همه طلاهایش را دزدیده بود شکایت کند.
مرد رمال قرار بود با نوشتن دعاهایی با آب طلا روی استخوانهای یک مرده، طلسم مشکلات این زن را باطل کند اما نهتنها مشکلات مالباخته از بین نرفته بود که همه طلاهایش هم دزدیده شده بود.
این زن در تشریح ماجرایی که برایش اتفاق افتاده بود به ماموران گفت: چند روز پیش در حال عبور از میدان هفتتیر بودم که دیدم مردی بساط رمالی خود را کنار خیابان پهن کرده و ادعا میکرد کلید حل همه مشکلات در دستان اوست. زن میانسال ادامه داد: مدتها بود که مشکلات زیادی در زندگیام بهوجود آمده بود و برای همین با این مرد درباره مشکلاتم حرف زدم.
او هم گفت برای حل آنها باید به خانهام بیاید تا بفهمد چه طلسمی زندگیام را تیره و تار کرده است. برای همین با او قرار گذاشتم و روز بعد، وی به خانهام آمد. شاکی افزود: از آنجا که پسرم به مرد رمال مشکوک بود، قرار شد که او هم در خانه بماند اما بعد از اینکه مشکلاتم را برای رمال میانسال تعریف کردم، او از پسرم خواست برای تأثیرگذاری دعا نویسی از داخل اتاق خارج شود.
سپس رو به من گفت که تمامی اعضای خانوادهام بهخصوص پسرم طلسم شدهاند و او برای باطل کردن طلسمها باید دعاهایی را با آبطلا روی استخوان یک مرده بنویسد، بعد هم از من خواست دعاها را به قبرستان برده و برای مدت یکماه، زیر خاک دفن کنم و قول داد که پس از گذشت این مدت، همه طلسمهای زندگیام باطل خواهند شد.
سرقت طلاها
با موافقت زن میانسال برای نوشتن دعای جادویی، رمال حرفهای از او خواست همه طلاهایش را نزد او بیاورد. سپس این طلاها را داخل ورقهای آلومینیومی گذاشت و شروع به نوشتن کلماتی روی کاغذ کرد. شاکی در ادامه توضیح داد: مرد رمال بعد از اینکه دعاها را داخل همان بسته گذاشت، آن را به من داد و گفت برای شروع کار باید بسته را برای مدتی در گوشهای از خانه قرار دهم. سپس گفت دستمزدش برای باطل کردن طلسمها 5 میلیون تومان است که 100 هزار تومان آن را اول میگیرد و بقیه پول را هنگام باطل شدن طلسم.
من هم 100 هزار تومان به وی دادم و او هنگام خروج از خانه شماره تلفنش را به من داد تا برای اجرای مراحل بعدی با او تماس بگیرم. چند روز بعد از رفتن این مرد، مشکلاتم نه تنها کم نشد که بیشتر هم شد. برای همین به اصرار پسرم به سراغ بسته طلاها رفتیم تا ببینیم داخل آن چه دعایی نوشته شده اما وقتی در آن را باز کردیم دیدم به جای طلاهایم، دانههای تسبیح داخل بسته است و کاغذهایی که روی آن نوشته شده « احمق»! آنجا بود که فهمیدم مرد رمال بسته را عوض کرده و با این شگرد طلاهایم را سرقت کرده است. بنابراین با تلفن همراهش تماس گرفتم اما او وقتی مرا شناخت خنده بلندی سر داد و گفت تا زمانی که افرادی مثل من وجود دارند، او نیاز به کار کردن ندارد.
در تعقیب رمال
از آنجا که شاکی ادعا میکرد یکی از پاهای مرد رمال بهشدت میلنگید، مشخصات این مرد در اختیار تیمهای پلیس قرار گرفت و جستوجو برای دستگیری او شروع شد. کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران تمامی محلهایی را که احتمال میرفت متهم در آنجا دیده شود، زیرنظر گرفتند و اواخر مهرماه امسال توانستند این مرد را که بساط رمالیاش را در پارک لاله پهن کرده بود، دستگیر کنند.
با کشف تعدادی کتاب و وسایل مخصوص رمالی از این مرد، او به اداره آگاهی منتقل شد و در بازجوییهای تخصصی و فنی بعد از مدتها انکار سرانجام به کلاهبرداری و سرقت طلاهای شاکی اعتراف کرد. سرهنگ محمدرضا ذاکراستقامتی، رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران، با بیان این خبر گفت: تاکنون چندین نفر که از سوی متهم مورد کلاهبرداری قرار گرفتهاند، شناسایی شدهاند و دیگر مالباختگان نیز میتوانند برای طرح شکایت از او به پایگاه سوم پلیس آگاهی مراجعه کنند.